مقاله نقش عملکردهای منابع انسانی در کارآفرینی سازمانی

مقاله ترجمه شده با موضوع بررسی اینکه آیا عملکردهای منابع انسانی با عملکرد بالا به کارآفرینی سازمان کمک می کند؟ نقش واسطه ای رفتار شهروندی سازمانی

Do high-performance human resource practices help corporate entrepreneurship? The mediating role of organizational citizenship behavior

چکیده
این مطالعه توسط یک مدل میانی اقدام نموده است که در ان عملکرد بالای شیوه های منابع انسانی در کارآفرینی سازمانی CE از طریق رفتار شهروندی سازمانی OCB تاثیر می گذارد. در یک نمونه از 139 کشور بیوتکنولوژیکی کوچک تا متوسط در صنعت داروسازی دریافتیم که با عملکرد بالا در شیوه های منابع انسانی به طور مثبت در CE، این رابطه توسط OCB با کارمندان واسطه بوجود می آید. ما در مورد مفاهیم نظری و مدیریتی برای تحقیق مدیریت منابع انسانی اقدام نموده ایم.

کلمات کلیدی:

عملکرد بالا در شیوه های منابع انسانی

رفتار شهروندی سازمانی OCB

کارآفرینی سازمانی CE

شرکت های کوچک تا متوسط SME

تعریف عملکرد بالا با شیوه های منابع انسانی

براساس رویکرد مبتنی بر این دیدگاه در منابع ، دلری و داتی در سال 1996 توصیف کردند که شیوه های منابع انسانی تسهیل رشد و توسعه کارکنان را در زمینه هایی از قبیل آموزش و مسیر شغلی وسیع داشته اند. از سوی دیگر، این دیدگاه یک رویکرد مبتنی بر کنترل است که در ان اسنل در سال 1992 توصیف می کند که تا چه حد اندازه گیری اعمال انسان با عملکرد بالا مربوط به نظارت بر عملکرد کارکنان می باشد. هردو رویکرد به وضوح خیلی کم بوده و نمی تواند نیازهای شرکت های مدرن را در محیط های بیش از حد رقابتی امروز راضی کند. بنابراین بامبرگر و مشولام در سال 2000 ترکیب این دو را با یک چهارچوب یکپارچه و براساس مفهوم بالا مطرح کرد و شیوه های عملکردی منابع انسانی ار بررسی نمود. عملکرد بالا در شیوه های منابع انسانی در سه بخش اصلی تشکیل شده است. 1-جریان افراد، استخدام و اموزش های انتخابی، تحرک کارکنان و تضمین امنیت شغلی 2-ارزیابی و پاداش از جمله ارزیابی عملکرد ، حقوق و مزایای دیگر 3- روابط اشتغال از جمله طراحی شغل و تشویق به مشارکت.

تعریف کارآفرینی سازمانی

CE بستگی به توانایی یادگیری یک سازمان از طریق اکتشاف دانش جدیدبهره برداری از دانش های موجود دارد. بنابراین CE میتواند تاثیر قابل توجهی بر عملکرد مالی و بازار یک سازمان داشته باشد. کوین و مایل در سال 1999 اظهار داشتند که CEجهت گیری استراتژیک مربوط به بازسازی محصولات، فرایندها، خدمات، استراتژی را دارد و یا حتی در کل سازمان می تواند تاثیر گذار باشد. علاوه براین گوس وتینزبرگ در سال 1990 اظهار داشته است که روند CE براساس شرکت نوآورانه و فرم کسب و کار جدید بوده و خود را با دامنه کسب و کار تغییر می دهد تا فرایند را تبدیل می کند. با توجه به این تعاریف CE یک بعدی نبودهو آن شامل سه جزء اصلی است که شامل نوآوری، جسارت و فعالیت های تجدید پذیر استراتژیک می باشد. به طور خاص نوآوری اشاره به رفتارهایی از قبیل ایجاد و معرفی محصولات جدید و فرایندهای تولید و سیستم های سازمانی شرکت دارد. جسارت اشاره به رفتارهای شرکت مانند وارد کردن کسب و کارهای جدید از طریق خرید یا کسب و کارهای جدید می باشد. تجدید در استراتژی اشاره به رفتار شرکت از جمله تبدیل شرکت یا احیای عملیات با تغییر دامنه کسب و کار با رویکرد رقابتی است.